***

داستان ما

می‌خواید درباره ما بیشتر بدونید؟! اینکه اصلا از کجا اومدیم و چه می‌کنیم؟! خب شبیه داستان های جذابی که برای خیلی از برندها اتفاق افتاد، درباره ما هم تکرار شد! وقتی حتی خودمونم فکرشو نمی کردیم چه اتفاقی می‌خواد بیفته… یک اتفاق، یک جرقه، یک ماجرای جالب و کوچیک منجر شد به یه اتفاق بزرگتر. موفقیتی که با اتفاق شروع شد و با تلاش به نتیجه رسید. داستان دوزیبا اینطوری بود:

به هرچی که علاقه داری…

از وقتی ازدواج کردیم تمام تفریح ما شده بود اینکه روزای تعطیل بریم روستا. همسرم که خودش اهل یه روستای خیلی سرسبز و با صفا تو استان های شمالی هست، هر هفته یه برنامه تفریح می ریخت و با هم می رفتیم روستاهای مختلفی که پر بود از خونه های قدیمی و اقامتگاه های بوم گردی.

 
 
 
 
 
View this post on Instagram
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by وحید صابری (@its.vahdan) on

ما عاشق چیزای قدیمی بودیم (هنوزم هستیم!) و با دیدن پرده های گلدوزی شده قدیمی و سنتی چشامون برق می زد و دلمون می‌رفت. پرده های گلدوزی شده سنتی رو زن های استان خراسان و استان گلستان و خیلی جاهای دیگه، با نخ و سوزن می‌دوختن که خیلی زحمت داشت و خیلی زمان می برد. 
امروزه این هنر تقریبا فراموش شده ست. بخاطر زحمت زیادی که داره. هرچند گلدوزی در عصر حاضر انواع زیادی از اون رو شامل می شه. هنرمندان زیادی هستن که دارن زحمت می کشن و آثار فاخری رو خلق می کنن. اما جای خالی «حوصله» و «صبوری» دو عنصر فراموش شده قرن حاضر در این این هنر حس می شه. چون اکثر قریب به اتفاق هنرمندان آثار گلدوزی شون رو روی کارگاه تمام می کنن و به فروش می رسونن.
نمونه هایی از عکسای همسرم که در این گشت و گذار ها گرفته شده، در پیج اینستاگرام شون منتشر شد.

 
 
 
 
 
View this post on Instagram
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by وحید صابری (@its.vahdan) on

اون اتفاق کوچیک!

من، خودم گلدوزی رو از خیلی وقت پیش شروع کرده بودم. یه سری کارهای مشابه هم انجام داده بودم و می دونستم کار آسونی نیست. مخصوصا اگه بخوای یه پرده‌ی بزرگ رو گلدوزی کنی! صاحب یکی از اقامتگاه های بومگردی که خیلی اونجا می رفتیم دلش می خواست یه پرده‌ی گلدوزی خوشگل داشته باشه. چون می‌دونست من گلدوزی می‌کنم پیشنهاد دوختشو به من داد. خیلی سخت بود ولی یه چیزی ته دلم می گفت باید انجامش بدم! با همسرم تصمیم گرفتیم قبول کنیم! بعدها هرکسی که میومد به اون اقامتگاه کلی از دیدن پرده خوشش می اومد و سراغ ما رو می گرفت. برای چند نفر انواع پرده، رومیزی و رانر، روبالشی‌های سنتی و خیلی کارهای دیگه تولید کردیم و بالاخره تصمیم کبری گرفته شد! و دوزیبا شکل گرفت.

رسالت دوزیبا

امروز زنهای روستایی که هفته‌ها تحت آموزش تیم دوزیبا این هنر اصیل رو آموختن. در دوخت و دوز آنچه شما در فروشگاه ما می بینید با ما همکاری می‌کنن. اونها علاوه بر کسب درآمد به ما کمک می‌کنن سرعت بیشتری در تولید آثار داشته باشیم. دوزیبا سعی کرده هنر گلدوزی، این هنر اصیل زنان ایرانی رو در قالبهای مختلفی به خونه ها بیاره. در عین حال بخشی و بتونه نقشی در نجات این هنر سخت و صبورانه داشته باشه. 

امیدواریم/. 

برای آشنایی بیشتر با داستان دوزیبا و کارهای ما به محصولات ما سر بزنید.

یا در شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: